روزنامه شرق: مادر زنی جوان بهمن ماه دوسال قبل به ماموران خبر داد دخترش در خانه مجردی‌اش به قتل رسیده ‌است. این زن گفت: «دخترم در تهران تنها زندگی می‌کرد چند روزی بود که از او خبر نداشتم و بعد از چندروز به تهران آمدم و جسد او را پیدا کردم.»  بررسی‌ها نشان داد این دختری که مریم نام ‌دارد، دوجنسی بود و با افراد زیادی ارتباط داشت. پلیس ابتدا به سرایدار محل سکونت مقتول مشکوک شد اما بعد از بازجویی از این مرد با توجه به اینکه مدرکی در این خصوص وجود نداشت متهم آزاد شد.

پلیس در ادامه تعداد زیادی از مردانی را که با مریم رابطه‌ داشتند مورد بازجویی قرار داد ولی هیچ‌کدام در روز حادثه او را ندیده‌ بودند. این در حالی بود که پزشکی‌قانونی نیز تایید کرد مدت‌زمان زیادی از قتل گذشته و مقتول حداقل یک هفته قبل از پیداشدن جسدش با جسمی نرم و قابل انعطاف کشته ‌شده ‌است.

ماموران با بررسی فهرست مکالمات تلفنی مقتول و بازجویی از مردانی که با او ارتباط داشتند به شخصی به نام شهرام رسیدند شهرام در ابتدا مدعی ‌شد ارتباطی با این زن نداشت اما بعد از تحقیقات فراوان لب به اعتراف گشود و گفت من و مریم مدت‌ها بود با هم رابطه ‌داشتیم بر سر مسایلی که از قبل مطرح بود روز حادثه با هم درگیر شدیم بعد از اینکه با هم رابطه برقرار کردیم مریم به من توهین کرد و من هم خیلی ناراحت شدم و او را خفه ‌کردم.

 با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده به شعبه 74 دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده‌ شد.  روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قانونی کرد، در ادامه مادر مقتول به‌عنوان تنها ولی‌دم در جایگاه حاضر شد و درخواست قصاص متهم را مطرح کرد. این زن گفت: مریم دوجنسی بود اما از آنجایی که هورمون‌های مردانه‌اش ضعیف و هورمون‌های زنانه‌اش بیشتر بود بنابراین پزشکی قانونی و دادگاه رای بر تغییر جنسیت وی ‌دادند.

دخترم پنج‌سال قبل از مرگش در تهران عمل کرد و همین‌جا هم زندگی می‌کرد. بیشتر وقت‌ها من پیشش بودم و گاهی هم او به شمال به خانه ما می‌آمد. چند روز قبل از حادثه ما با هم شمال بودیم دخترم گفت بیا با هم به تهران برویم اما دختر دیگرم مریض بود و من مجبور شدم بمانم به او هم گفتم چند روز دیگر می‌آیم. بعد از اینکه رفت دیگر نتوانستم او را ببینم چند باری هم تلفنی با هم صحبت کردیم تا اینکه یک روز من زنگ زدم و دخترم جواب نداد چندین‌بار دیگر در ساعات و روزهای مختلف زنگ زدم به تلفن همراهش هم تلفن می‌کردم اما او جواب نمی‌داد. بعد که به تهران آمدیم متوجه ‌شدیم او مرده ‌است. من درخواست قصاص دارم و تفاضل دیه را هم پرداخت می‌کنم.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام، رابطه نامشروع، سرقت دوبسته سیگار، لپ‌تاپ، 200دلار، 400هزارتومان پول نقد و قتل را قبول کرد و گفت: سه سال قبل از این ماجرا با همسرم مشکل پیدا کردم و درحال طلاق‌گرفتن بودیم و پرونده‌مان در دادگاه خانواده در جریان ‌بود. بعد از جدایی من در شمال زندگی می‌کردم اما متولد تهران هستم.

  در این هنگام قضات از او خواستند تا در مورد قتل توضیح بدهد و به مسایل حاشیه‌ای نپردازد. متهم درخواست کرد جلسه غیرعلنی شود. با غیرعلنی‌شدن جلسه متهم جزییات قتل و مدت‌زمانی که با مقتول ارتباط داشت را توضیح داد و سپس وکیل وی به دفاع از او پرداخت. با پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.